سه دیوانه هم اتاقی بودن …
یک روز خبر آوردن که دوتاشون بالا و پایین میپرن
و میگن : ما سیبزمینی هستیم و داریم تو روغن سرخ می شیم
ولی سومی ساکت نشسته !
رئیس تیمارستان هم طبق معمول رفت که این دیوونه رو مرخص کنه
ازش پرسید : تو چرا با دوستات نیستی ؟!
دیوونه سومیه هم میگه : آخه من کف ماهیتابه چسبیدم !
بزرگترین مشغله فکری کودکان ایرانی اینه که
چرا داداش کایکو دستمال قدرتشو تو جیب خودش نمیذاشت !
فرق پیر دختر با پیر پسر :
اولی موفق نشده ازدواج کنه
دومی موفق شده ازدواج نکنه
نشستیم داریم فیلم اکشن میبینیم یه دفه بابام یه لگد محکم بهم زد.میگم چرا میزنی؟میگه خواستم حس ال ای دی سه بعدی بهت بدم که جلو دوستات احساس حقارت نکنی !!!
_________________
دو نفر داشتن واسه هم خالی می بستن
اولی میگه : یه کوه نزدیک ماست هر وقت میگم غضنفر
اون هم میگه : غضنفر غضنفر
دومی میگه : این که چیزی نیست کوهی که نزدیک ماست ، هر وقت من میگم : غضنفر
میگه : کدوم غضنفر ؟؟؟
_________________
از غضنفر می پرسن از چه رنگی خوشت میاد ؟
میگه : کمرنگ !!!
---------------------------------------------------------
به غضنفر میگن یه جمله بگو
که توش چای باشه …
میگه قوری !!!
---------------------------------------------------------
یه روز انگشت با دماغ دعواش میشه, دماغه به انگشته میگه:
اگه از این به بعد بهت جنس دادم
---------------------------------------------------------
غضنفر میره خواستگاری
ازش می پرسن چه کاره ای ؟
روش نمیشه بگه قصاب
میگه : لوازم یدکی گوسفند دارم !
---------------------------------------------------------
غضنفر میره خواستگاری
ازش می پرسن چه کاره ای ؟
روش نمیشه بگه قصاب
میگه : لوازم یدکی گوسفند دارم !
---------------------------------------------------------
به غضنفر میگن اذون بگو … میگه والا چی بگم همه چی از یه نگاه شروع شد !
--------------------------------------------------------
به حیف نون میگن خاطره از کودکی داری ؟
میگه آره :
تا شش سالگی فکر می کردم اسمم دست نزنه !
تازه یه داداش کوچکتر داشتم اسمش بتمرگ بود !
(میازار موری که دانه کش است…)
این شعر نشون میده ما از قدیم یک جورایی کرم داشتیم !
************************************
مردها وقتی یه زن بهشون میگه سردمه به سه دسته تقسیم میشن:
اونایی که بغل میکنن
اونایی که جاکتشونو میدن
احمقهایی که میگن: منم !
************************************
یه سوال
چرا وقتی یه نفر رو “هلو” خطاب میکنی ، لپاش گل میندازه و حال میکنه
اما بهش میگی “گلابی” بهش بر میخوره !؟
بابا میوه میوه است دیگه !
امیدوارم به توئه گلابی بر نخوره !
************************************
فقط یه ایرانی میتونه
هر چیزی که میوفته رو زمین با یک فوت ضد عفونی کنه !
************************************
هموطن عزیز توجه فرمایید: از امروز به بعد…
هر دختری با مانتو کوتاه، موی بلند، ناخن دراز، واه، واه، واه،
نه فلفلی، نه قلقلی، نه مرغ زرد کاکلی، هیچکی باهاش رفیق نشه !
************************************
کلافه شدن یعنی:
دلتنگِ کسی باشی ؛ که نیست
حوصله کسی را نداشته باشی؛ که هست !
دختری به دوستش: فکر کنم دوست پسرم داره بهم خیانت میکنه!
دوستش: از کجا فهمیدی؟
دختر: آخه دیشب پرسیدم کجا بودی ، گفت با دوستم امیر بودم…
دوستش: خوب الان مشکل چیه؟
دختر: خوب لامصّب دروغ میگه ، دیروز امیر تمام مدت با من بود!
اولی توي مهموني يه آوازقديمي ميخونه
دومی ميگه دمت گرم مارو بردي به چهل سال پيش
اولی ميگه الان يه دونه قديمي تر ميخونم
كه صاف بري تو --ك-س ننت!!
_________________
دوتا سوسک ازدواج میکنن
ماه عسل میرن توالت فرنگی
_________________
خودمون هستیم ها
خدایش لذتی که تو سواری بر خر شیطون هست تو سواری با لامبورگینی نیست
_________________
پدره لالایی میخونده بچه اش خواب بره !
بعد از 10 دقیقه بچه میگه:بابا کس شعر نگو بذار بخوام
_________________
وزارت ارشاد شعر اتل متل را بدلایل ذیل ممنوع کرد:
استفاده از کلمات زشت مثل پیستون
2-صدور به هندوستان
3-ترویج بدحجابی
شعر اصلاح شده:
... اتل متل صلوات/ گاو حسن زده قات
هم دست داره هم آستین/گاوشو بردن فلسطین
بگیر زن مسلمان/از حزب ا...لبنان
اسمشو بزار حلیمه/چون چادرش ضخیمه
اجماعا صلوات......
_________________
بگو شب بخوابه من بیدارم من شبو زنده نگه میدارم
معادل جدید اصطلاحات فارسی انگلیسی
*******************
Long time no see :دارم لونگ ميپيچم نگاه نكن
MacBook:كتابچه ي راهنماي حجاج
His friends:دوستان هيز
Categorize:نوعي غذاي شمالي كه با برنج و گوشت گراز طبخ ميشود
Acrobat reader:ژيمناستي كه موقع اجرا خراب مي كند
Quintuplet: این تاپاله کجاست؟
Good Luck: چه لاکِ قشنگی زدی
Subsystem: صاحب دستگاه
Jesus: در اصفهان به بچه گویند که دست به چیز داغ نزند
Configure: ژستِ باسن
Accessible: عکس سیبیل
------------------------------------------------------
يارو . ميره دکتر ميگه شقمم درد ميکنه دکتره ميگه شقمت کجاست؟ ميگه جلوي قمرم،ميگه قمرت کجاست؟ ميگه بالاي قونم، ميگه قونت کجاست؟ ميگه پشت قيرم،ميگه قيرت کجاست؟ ميگه تو قس ننت مرتيقه قسقش
------------------------------------------------------
پسر : سلام.خوبي؟مزاحم نيستم؟
دختر: سلام. خواهش مي کنم.asl plz
پسر : تهران/وحید/۲۶ و شما؟
دختر: تهران/نازنين/۲۲
پسر: اِ اِ اِ چه اسم قشنگي!اسم مادر بزرگ منم نازنينه.
دختر: مرسي!شما مجردين؟
پسر: بله. شما چي؟ازدواج کردين؟
دختر: نه. منم مجردم. راستي تحصيلاتتون چيه؟
پسر: من فوق ليسانس مديريت از دانشگاه MIT اَمِريکا دارم. شما چي؟
دختر : من فارغ التحصيل رشته گرافيک از دانشگاه سوربن فرانسه هستم.
پسر: wow چه عالي!واقعا از آشناييتون خوشحالم.
دختر : مرسي. منم همين طور. راستي شما کجاي تهران هستين؟
پسر: من بچه تجريشم. شما چي؟
دختر : ما هم خونمون اونجاس. شما کجاي تجريش مي شينين؟
پسر: خيابون دربند. شما چي؟
دختر : خيابون دربند؟ کجاي خيابون دربند؟
پسر : خيابون دربند. خيابون...... کوچه......پلاک....شما چي؟
دختر: اسم فاميلي شما چيه؟
پسر: من؟ حسيني! چطور؟
دختر: چي؟وحيد تويي؟ خجالت نمي کشي چت مي کني؟
تو که گفتي امروز با زنت مي خواي بري قسطاي عقب مونده خونه رو بدي.!مکانيکي رو ول کردي نشستي چت مي کني؟
پسر : عـــــه! عمه ملوک شمائين؟چرا از اول نگفتين؟راستش! راستش!
ديشب مي خواستم بهتون بگم امروز با فريده.... آخه مي دونين..
دختر : راستش چي؟ حالا آدرس خونه منو به آدماي توي چت ميدي؟مي دونم به فريده چي بگم!
پسر: عمه جان ! تو رو خدا نه! به فريده چيزي نگين!اگه بفهمه پوستمو ميکّنه!عوضش منم به عمو فريبرز چيزي نمي گم!
دختر: او و و و م خب! باشه چيزي بهش نميگم.ديگه اسم فريبرزو نياريا!
راستي من بايد برم عمو فريبرزت اومد. باي
پسر: باشه عمه ملوک! باي
-------------------------------------
دیروز رفتم دندونپزشکی....
اینقدر بی حسی زد, نشیمن گاهــم بی حس شده بود..
یه چشمم اصن نمیدید...
دست راستم لمس شده بود...
کلا قطع نخاع شد یه ورم...
اونوقت این دندون لامصب هنو حس داشت
یه بار دوست دخترم به هوای سینما خونه شونو پیچوند
و اومد خونه پیشِ من!
بعد از یه ساعت باباش زنگ زد موبایلش گفت :
بیا خونه مهمون اومده مامانت دست تنهاست!
دوست دخترم گفت :یه ربع دیگه خونه م!
بعد از نیم ساعت باباش زنگ زد گفت: کجا موندی ؟ داری قل میخوری تا خونه؟
این گفت: هنوز تو سینمام،یه مشکلی پیش اومده درا باز نمیشه!
خلاصه هی باباش 5دقیقه یه بار زنگ میزد و اینم میگفت:
الان منتظر تاکسیم، الان تازه سوا
رِ تاکسی شدم، الان از تاکسی پیاده شدم!
منم شاکی شدم گفتم: بابا پاشو برو کوفتمون شد!!!
داشتیم بحث میکردیم که باز باباش زنگ زد،اینم قاطی کرد گفت:
بابا .. واقعا ده دقیقه دیگه خونه م... دارم لباسامو میپوشم ...!
يه بنده خدايي برای اولین بار سوار قطار میشه به مسافر صندلی روبروش میگه: به سلامتی دارین برمیگردین!!!
به خالم که آمریکا زندگی میکنه با کلیییی ذوق و شوق گفتم: خاله من خیلی دوس دارم بیام اونجازندگی کنم. برگشته میگه : خب اینجا کسی رو داری بری پیشش؟؟؟
دختره ميره منشي بشه ، ميگن : چقدر حقوق ميخواي ؟ ميگه : سه ميليون . ميگن : أوه مدير عامل دو میلیون ميگيره !!!
ميگه : پس برين همونو بكنين
استادم گفت:
شما زماني ميتونين يک قدم رو به محقق شدن بردارين كه:
از حداقل 5 يا 6ساعت پشت كامپيوتر نشستن خسته نشين..!
بعد يه ذره فكر كرد, گفت:
البته بشرطي كه vpn نداشته باشين.....!!!!
لطفا به من هم پاس بدهید....
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
(دکتر شریعتی حین بازی فوتبال)
یکی میگفت :
بچه بودم بابام زد یه کانال خطری بود گفت اوه! زد دومی از اول بدتربود گفت اوووه!! سومی هم همینطور،آخر سر زد تو گوشم گفت پدر سوخته مگه تو درس نداری:|.....
بچه: مامان اون چیه از الاغه اویزونه دیروز از عمه پرسیدم گفت چیزی نیست
مامان: آره عزیزم اون واسه عمت چیزی نیست
سه تا مرد مست سوار تاکسی شدن... در رو که بستن ، راننده دید خیلی مستن ، سریع ماشین رو روشن کرد ، بعد زود خاموش کرد گفت: مسافران عزیز رسیدیم به مقصد..! مرد اولیه پول میده پیاده میشه... مرد دومیه نه تنها پول میده بلکه تشکر هم میکنه ! مرد سومیه اما با عصبانیت تمام یه دونه محکم میزنه تو سر راننده ! راننده میگه چرا میزنی..؟ اونم میگه: اینو زدم که درس عبرتی بشه واست از این به بعد تند نری..! داشتی هممونو به کشتن میدادی مرتیکه :
بچه تخسه به مامانش میگه :
اگه اذیتم کنی با سوزن حاملت میکنم
مامان: چطوری؟
بچه: به کاندومهای بابا سوزن میزنم !!!
یه بار با یه بنده خدایی دعوام شد در حد بزن بزن!
بعد یهو دیدم وسط دعوا نشست شروع کرد خندیدن گفتم واسه چی میخندی؟
گفت چرا وقتی مشت میزنی مثل این فیلم هندیا صداشم در میاری؟؟؟
معلم: نصف 8 چی میشه؟
دانش آموز: بستگی داره چجوری نصفش کنیم اگر افقی نصف کنیم میشه 0 اگه عمودی نصف کنیم میشه 3
بچه : بابا من برای چی بدنیا اومدم ؟
بابا : تو بدنیا اومدی تا زیباییهای این دنیا رو ببینی ، عاشق بشی ، بگی ، بخندی ، محبت کنی ، لذت ببری ،
بچه : بابا ؟
بابا : بله !
بچه : ببند!!!
غضنفر تعریف میکرد Smile)) : ما رفتیم محضر ماشینو به نام خودمون بزنیم، یهو نفیمیدیم چی شد اون وسط از یکی طلاق گرفتیم! ما که اصلا زن نداشتیم! الان پنج ساله دارم مهریه میدم نمیدونم به کی!
برق رفته بود و بهیاری که برای کمک به زائو آمده بود ناچار شد از دخترسه ساله زائو کمک بگیره. دخترک سه ساله چراغ قوه را نگه داشت و با چشمهای گرد شده شاهد تولد برادرش بود. بهیار بچه را از دوپا گرفت و زد توی پشتش و بچه گریه کرد. بهیار از دخترک پرسید راجع به چیزی که دیده چی فکر می کنه؟
بچه گفت: اون از اول هم نباید می رفت اونجا دوباره بزن در کونش
بچه به معلم اش ميگه آقا زيپ شلوارم بازه!
معلم ميگه ازاين به بعد بگو در دفتر بازه!
دفعه بعد بچه ميگه آقا در دفتر بازه آقامديرهم بيرون اومده.
غضنفر سوار هوا پيما ميشه به بغل دستيش ميگه آقا شما چه کاره اي؟
طرف ميگه متخصص پوستم!!!
غضنفر بهش ميگه ما چند تا پوست بز خونمون داريم چند ميخري؟
یارو میره گلفروشی میپرسه گل بنفشه دارین؟ گل فروش میگه نه. یارو یه دفعه تخم گلفروشه رو چنگ می زنه. گلفروشه میپرسه چیکار میکنی؟ یارو میگه زنم گفت اگر نداشت تخمشو بگیر
معلم تاریخ : حکومت مغول ها از کجا تا کجا بود ؟
غضنفر : آقا مطمئن نیستم ولی فک کنم از صفحه ۱۵ تا ۲۶ !
بچه :مامان امروز تو اتاق انتظار بابا ازم خواست از جام بلند شم و جامو بدم به یه خانوم!
مادر: خیلی کار خوبی کردی پسرم!
بچه: ولی آخه من رو پای بابا نشسته بودم
ارزوی غضنفر:
یه دوست دختر هم نداریم که روز تولدش یادمون بره, بهش بر بخوره قهر کنه بره , دیگه هم برنگرده از دستش راحت شیم...
غضنفر رفت پیش دكتر گفت : آقای دكتر ، من چند وقته گوزم نه صدا داره نه بو.... نمیدونم چرا ...
دكتره میگه : خوب عزیزم یه گوز بده ببینم ...
غضنفر میگوزه بعد دكتره میاد میشینه شروع میكنه به نوشتن ...
غضنفر میگه : آقای دکتر مشخص شد چی بود ...
دكتره میگه : بله یه سمعك برای گوشت نوشتم ... یه قطره هم برای بینیت ... بیرون رفتی در رو هم باز بزار خفه شدم!!
مرد: اگه توی قرعه کشی بانک برنده شم چی کار می کنی؟
زن: نصفش رو ازت می گیرم و ولت می کنم به امون خدا.
مرد: خب من ده هزار تومن بردم. بیا این پنج تومن رو بگیر و از جلو چشمام دور شو!
چند تا توله سگ برای باباشون تولد میگیرن روی کیک تولد مینویسن پدر سگ تولدت مبارک
معلم سر كلاس ميگوزه براي اينكه ضايع نشه ميپرسه ساعت چنده؟
يكي از شاگردا ميگه: شما براي ساعت چند كوك كرده بودين؟
_________________
تو نماز جمعه قزوین نفر آخرو برق میگیره امام جمعه میمره........
________________________________________________________
اگه گفتی به فرماندار قزوین چی میگن؟ ارباب حلقه ها
_________________